خمود و خمول (خُ دُ خُ) پژمرده بودن. سست بودن. بیحال بودن. (یادداشت بخط مؤلف) ، گمنام بودن. بی شهرت بودن. (یادداشت بخط مؤلف) ادامه... پژمرده بودن. سست بودن. بیحال بودن. (یادداشت بخط مؤلف) ، گمنام بودن. بی شهرت بودن. (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا